آرام جانم **ایمان**آرام جانم **ایمان**، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 10 روز سن داره

شاهزاده کوچولوی مامان و بابا

21 ماهگی ایمان عسلی

1395/4/11 18:35
نویسنده : مامان فهیمه
332 بازدید
اشتراک گذاری

عروسک قشنگ من

دوستت داشتن قشنگترین تجربه ایه که باهاش روزامو شب میکنم

ای شبها و روزهای قشنگ طول بکشید هزااااااااااار سااااااااااااااال

21 ماهگی: 27 مهر 94 تا 26 آبان 94

بالاخره کاشی سرامیکای خونه جدیدمونو زدن و ما به همراه عمو مجیدی نیا همکارمون رفتیم بهش سر بزنیم. فک نمیکردم اینقددددد بهت خوش بگذرهههه پسر کوچولوی بازیگوش منمحبت

چنان خوشحال و ذوق زده برای خودت میدویدی و جولان میدادی که انگار تو هم معنی مالکیت و خونه داشتن رو درک میکردی.

عاااشق این عکستم که بی قید و بدون هیچ فکری برا خودت راه میری.خنده

 

http://zibasazeaisan.blogfa.com/

خونه ماماجون که با شیشه شیر میخوری، ماهان کوچولو هم هوس میکنه.

این که تو نوزادیش شیشه نگرفت ببین حالا با دیدن تو چجوری به اشتها میادخندونک

 

ایمان و ماجراهای حیاط خونه بابابزرگ

والا هر وقت میرم خونه بابام نمیتونم تورو از تو حیاط جمعت کنم مامانی، آخرشم با دعوا و گریه میاریمت تو خونهزبان

توپو بازیتو ول کردی هاج و واج داری خانوم مرغه رو نگا میکنیخنده

 

گنبد خونه عمه صفورا، هم عیادت هم عید دیدنی

از خستگی داری بیهوش میشی ولی نمیخوابی کهشاکی

 

باهم رفتیم سی دی کارتون خریدیم مامانیبوس

فدات بشمممممم جای کلیدو نشونم میدی که زودتر بریم

پسرم آقا شده، آروم نشسته کارتوناشو میبینه و خوراکی میخورهمحبت

 

بازی با پیمانه های مامان

 

پیکاسوی کوچولوی من

 

عمو صالح دوست بابایی از بانه جنس آورده بود برا فروش که نمیشه برا تو خرید نکرد کهخندونک

 

تو و ماهان عاااااشق بازی با بابابزرگین از پیاده روی و بپر بپر رو شکمش گرفتههههه تا سرسره بازی رو شیکمش و دعوا سر رختخوابش

 

نصفه شبی گیر دادی به لوازم تحریرای آااجون (خاله شیما)

 

یه روز خووب با خاله آی سن، گرگان کافی شاپ

 

به به های خوشمزه خودم پز برای گل پسرمخوشمزه

 

پسندها (1)

نظرات (0)