آرام جانم **ایمان**آرام جانم **ایمان**، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 21 روز سن داره

شاهزاده کوچولوی مامان و بابا

بابابزرگ مهربونم رفت پیش خدا...

1393/10/30 9:55
نویسنده : مامان فهیمه
401 بازدید
اشتراک گذاری

بابابزرگم (مادری) بعد از دوسال افتادن تو بستر بیماری و تحمل زجر فراوون بالاخره بعدازظهر روز جمعه 26 دی 93 یعنی 24 ربیع الاول از بین ما رفت. تو این دوسال ذره ذره جون داد الان دیگه از هرچی درده راحت شد.

مامانم لحظه مرگش پیشش بوده و مرگ پدرشو با چشمای خودش دیده. تحملش واقعا سخته.

خییییلی هوا سرد بود. تن رنجورشو به خاک سرد سپردن خیلی سرد. دلم سوووووخت.

دلم برای ماجراهایی که با آب و تاب از قدیما تعریف میکرد تنگ میشه.

دلم برای گلهای کاغذی که برامون میاورد تا تو باغچه مون بکاریم تنگ میشه.

درختای پرتقال تو حیاط خونشو دیگه کی میخواد بهشون برسه، کی دیگه برای گنجشکایی که رو دیوار خونش مینشستن نون میریزه...

 

بابابزرگ مهربونم، امیدوارم جات تو بهشت ابدی خدا باشه.

هر کی این پست رو دید یه حمد و سه تا توحید رو از پدربزرگم دریغ نکنه. فقط چند دقیقه وقتتونو میگیره.

پسندها (2)

نظرات (3)

khale aysen
1 بهمن 93 10:10
جیگر خاله بابا بزرگ مهربونم فوت شد خودت ومامانی هم اونروز پیش ما بودین روز سختی بود هیچوقت اونروزو فراموش نمیکنم بابا بزرگم یادش همیشه با ماست...
مامان فدیا
5 بهمن 93 9:20
امیدوارم غرق ارامش باشند
مامان فهیمه
پاسخ
ممنون عزیزم
شیما مامان شاهین کوچولو
9 بهمن 93 20:59
اخیییییی خیلی ناراحت شدم. واقعا این بابا بزرگها خیلی خوب و ماهن... خدا رحمتشون کنه
مامان فهیمه
پاسخ
ممنون شیماجون